شمس: واژگونگر ارزشها
بسیاری از چیزها را كه دیگران، بد و "شر مطلق" میشمارند، مانند "عدم متابعت از شریعت" و "سماع" را، شمس، بطور مشروط، "نیك" میداند. شمس، حتی آب توبه، بر سر "ابلیس" ــ مظهر شر مطلق ــ میریزد. او را، بهنگام، محجوب، آرزمگین، مددكار، و دلسوز انسانش، معرفی میكند:
"آن شخص توبه كرد، و عزم حج كرد در بادیه، پای آن مرد، از خار مغیلان، بشكست. قافله رفته، در آن حال نومیدی، دید كه آیندهای، از دور میآید. ] به دعا[ گفت:
ــ به حرمت این خضر كه میآید، مرا خلاص كن! ] آن رهرو[ پای در هم پیوست، و او را به كاروان، رسانید. در حال، گفت:
ــ بدان خدائی كه بیهنباز (شریك) است، بگو كه تو كیستی كه این فضیلت تراست؟
او دامن میكشید، و سرخ میشد، و میگفت:
ــ ترا با این تجسس، چهكار؟ از بلا، خلاص یافتی، و به مقصود رسیدی!
گفت:
ــ بخدا كه دست از تو ندارم، تا نگوئی!
گفت:
ــ من ابلیسم! اگر آدمی، خود پاك باشد، "ابلیس" را، چه یارای آنست كه گرداگرد او گردد، و او را زیانی رساند؟! (ش160)
ب-19
نظرات شما عزیزان: